شيرين

ساخت وبلاگ

صدا،تصویر،حرکت...

یه صدا از دور میاد،صدایِ کِش داره زنونه.داره یه آوایی رو تو دِلِ دشتِ گلهای زرد رنگ میخونه.لباس سفید تنشه.حریر و بلند.موهاش باز و ریخته رو شونه هاش.بدون کفش.بدون هیچ زیور آلآت.رنگِ موهاش خُرمایی.دستا،گردن و قد کشیده.استخون تَر قوش از یقه یِ بازِ لباسش پیداست.لبهایِ صورتی قُلوه ای داره.چشماش قهوه ای رنگِ با برقِ مهربونی که از دیدنش میخندی.صورتِ کشیده و استخونی با بینی کوچیک که توکِش خیلی کم پهن شده.ابرواش صاف و خطی.

نور،نوری از دور داره میاد.از پشتِ دشت،از پشتِ جنگل،از پشتِ کوه ها،از پشتِ آسمون،از پشتِ خورشید.نوری گرم،مطمئن و دلپذیر.بدون سایه.بدون اذیت وقتی میخوای بهش نگاه کنی.نوری که میفته رو اون لباسِ حریرِ سفید.برق میندازه و میدرخشه.نوری که میفته رو اون استخون تَرقوه.نوری که رد میشه از بین موهای خرمایی رنگ.نوری که با دشت نشسته.نوری که تو چشماش افتاده.نوری که پهن شده رو آسمون.نوری که به اشاره ی انگشتش هم مسیره.

حرکت میکنه.پاهاشو بلند میکنه.دستاش رو به جلو بلند میشه.لباش همچنان که میخنده.چشماش که میدرخشه.آسمون و دشت و جنگل و نور که تو چشماش بازی میکنه.رنگا که بازی میکنن.گُلا که بلند میشن تا بدرقش کنن.همینطور که داره میره.همینطور که پرنده ها با نوکاشون لباس حریرشو گرفتن.پرواز میکنه.بالاتر که میره،دورتر که میشه.اون صدا همچنان داره شنیده میشه.آوایی که زمزمه میکنه و کشیده میشه.لباسی که دیگه تو توش نیستی.پرنده هایی که دارن دنبالت میگردن.ابرایی که روشون میدوئی.میپری.جاذبه ای که نتونست جلوتو بگیره.تو دِلِ سیاهی.کنارِ همه ی ستاره.وقتی میگذری از خورشید حتی از ماه.وقتی که دیگه نیستی.وقتی که تنها لباستُ باد میاره.گُلا که بلند شدن آروم به بغلشون میکشن.جم میشن.میشینن.

از وقتی که نیستی یه صدایی هست که هرگز قطع نمیشه.نوری که خاموش نمیشه،حرکتی که تمومی نداره...


برچسب‌ها: فیلم, سینما, توماس نیومن, جاده, جاذبه لند لند......
ما را در سایت لند لند... دنبال می کنید

برچسب : شيرين, نویسنده : clondlondc بازدید : 129 تاريخ : جمعه 27 مرداد 1396 ساعت: 23:47