واقعن که...

ساخت وبلاگ

تو اونچیزیو اینجا میخونی که دنبالش میگردی!

منم دنبالِ خودم،این یه معامله ساده و سَر به سَرِ،میدونی چرا اینطوری نگاش میکنم چون در نهایت این مائیم که خواستیم برای پیدا کردن هرچی اینجا بیایم.تو بخونی و من بنویسم.مثلِ نویسنده ی محبوبت شدم و دنبالم میکنی چون میخوای بدونی کجا میرم.جدا بخاطرِ این اینجایی؟نه دیووونه تو خودت بهتر از من میدونی که برای حرفام تِره هم خورد نمیکنی!اما باشه...اینجا ما نیاز به این نوع سبزی نداریم.تا دلت بخواد اینجا ریحون مارو سَرِ حال میاره.

میتونی تصور کنی که چقدر از رویاهایِ خودمون فاصله داریم؟

ما تازه اولِ مسیریمُ مسیر هیچوقت هیچ جا تموم نمیشه تا مگه ما بخوایم بهش پایانی بدیم.یه خیابون هست تو آمریکا که دو طرف خیابون همینطور درختای کاج هستن،یا شایدم درختایی که درخت نیستن.خلاصه که آخرِ جاده این درختا تموم میشن،اما این آخرِ جاده نیست!اینجا جاییکه دوستم تونسته ببینتش.اونم نه اینکه خودش رفته باشه نه!دربارش خونده.چقدر صحت داره؟آیا این داستان باور کردنی است یا دروغ؟شما با کی هم عقیده اید؟با خودتونم نه؟ببین انتهای اون درختا آخرِ جاده نیست چون جاده ادامه داره...

اینکه ناگهان مواجه بشی با جاده ای که درختاش تموم میشن یا جاده ای از درختا که تموم میشن جدا از تفاوتشون میتونه مسئله دار باشه.برایِ اون آدمی که زحمت کشیده تا این جاده رو بسازه،یا حتی اگه ساخته نشده باشه و تمامن تصویرای ذهنیه نویسندن،یا چاخانی باشه که رفیقم کرده برای اینکه مارو سرگرممون کنه احترام قائلم و درگیری ذهنی منم چیزی بود که باید حل میشد و خوشبختانه زمانیکه به تعداد موهایِ ریخته شده ی تو روشویی آبی رنگ نگاه میکردم حل شد.اینکه دست بندازی تو موهاتو مدام موهاتو رو به عقب بکشی و وقتی دستت رو به جلو میاد با یه گوله از مو همراهه احساس خوبی بهم میده.خالی شدن،موزیک،تصویر،جاده،درخت،چشم و خنده.

تا دیر نشده بلیط بگیر و برو،منتظرتم! 


برچسب‌ها: رویای آمریکایی, جاده لند لند......
ما را در سایت لند لند... دنبال می کنید

برچسب : واقعن, نویسنده : clondlondc بازدید : 137 تاريخ : جمعه 27 مرداد 1396 ساعت: 23:47