ماهی ها سردشان نمیشود؟

ساخت وبلاگ

برایِ آمریکایی ها،اگر میدانستند چقدر از نظر من مزخرفند.

ایران،تهران.ساعت 9 شب.اینجا خیابان شقایق است.خیابانی در حوالی منطقه 9 تهران.علت نامگذاری این خیابان بخاطر گلهای شقایقش نیست.حتی  با اینهمه که در جنگ ایران و عراق زنان زیادی شهید شده اند اما با این حال نامی از زنان شهید همچون مردان در کوچه ها،خیابانها و یا آزادراه ها نیست.خودمان هم نمیدانیم چطور میشود که در بین اینهمه شماره و اسامی شهیدان و افراد خاص چطور میشود که نام خیابانی شقایق میشود.

الو مامان سلام،خوبم تو چطوری؟شب با هادی بیرونیم.کجا؟خیابان شقایق...

ما در اینجا بخاطر اقلیم آبو هوایی خشک و برهوتی که داریم از دیدن سبزه و دشتهای وسیع سبز بی نهایت ذوق زده میشویم به طوریکه همیشه آخر هفته ها شُمالیم و اصلن دیگر احساس نمیکنیم که به شهر دیگری سفر میکنیم و انگار رفته ایم همین پارک انتهای خیابان.در آپارتمانهایمان اگر گُلدانی نباشد که سبز باشد و یا گُل نداشته باشد ناراحت میشویم و در دراز مدت حالتی افسرده پیدا میکنیم.ایران نام سرزمین من است،نامی زنانه که مرا یاد ننه دلاور اثر برشت می اندازد.

دکترایِ دکترِ عزیز،میخوایم آزمایش کنیم که آیا ماهی ها سردشون میشه یا نه؟

شباهت ولطافت بی نظیری که دخترانمان با طبیعت دارند سبب شده تا ما نام آفتاب ،مهتاب،باران،دریا و گلها را بر روی آنها بگذاریم.میدانی صدا کردن آنها چه حالی دارد؟روح و روان آدم را صیقل میدهد،حتی در اوج عصبانیت هم که باشی و یادت رفته باشد چرا عربده میزنی لحظه ای که نام او بر زبانت می آید و به چشمانش نگاه میکنی دلت میخواهد زمین دهان باز کند و تورا در دلِ سوزناکش جا دهد.

اینجا ما میخوایم به شما یاد بدیم که چطور میشه با آمریکا به راحتی تماس برقرار کنید.imo

ایران،تهران.ساعت 10شب.اینجا روبرویِ خانه شقایق اینهاست.خیابانی که هر روز شقایق صبحها که از خواب پا میشود،پرده پنجره اطاقش را کنار میزند و به آفتاب و دنیا سلامی دوباره میدهد.خیابان شقایق اینها در ارتفاعات تهران است و ارتفاعات تهران یعنی دورِ دور،یعنی گرانی و خانه هایی با متراژ خیلی.یعنی نگم برات.-نگم برات در اصطلاحات معمول ما یعنی خارج از حد عادات سخن-.

عزیزم راه حل شما برایِ حل مشکلات ازدواج جوونا چیه؟

ایران،تهران.ساعت 11 شب.شعرا و ادیبان پارسی از دیرباز با نفسِ شمیم بهاری مست میشدند-مام که همیشه ی خدا با یه قوطی دستمون- حالتی معنوی پیدا میکردند که از قضا گفتند:خیلیم رِند و تیز بودن اما با اینهمه چی شد؟آهااااا!نفهمیدن چی شد که  دسته خودشونو بریدنُ دستشون تو پوست گردو موند خونین و مالین.شقایقم تا دید اوضاع شیر تو شیره گذاشت و رفت.از شیخ پرسیدن:یا اخی احلن وسحلنت؟شیخم سرشو انداخت پائین و همچین که تو دستاش پوست گردوارو میشکوند گفت:تا شقایق هست زندگی باید کرد.این آخرشو نفهمیدیم استاد،میشه آرومتر بگید.تا شقایق...ببخشید استاد تا کجا گفتید؟تا شقایق...تا شقایق؟بله،تا...تا اینکه این افیونِ پدر سگ اومد-علف،گِرس،شیشه،هروئین،کوکائین-قبلنا اینطور بود که شما اندازه یه نخود با توکِ انگشتت گرد میکردی،مینداختی  تو چایُ میرفتی تا-شقایق؟نه جونم گوش بده-تا-کجا گفتید استاد؟-گوش بده،تا-عقب موندم،یه بار دیگه میشه بگگید-تا کله سگِ پدرت که نمیزاری حرفمو تموم کنم-زمستونای اون موقع سرد،سخت،لرز،درگیر...میدونی چطور بود؟تا این گنگسترای تگزاسی و امپریالیسم جهانی اومد و همه چی خراب شد.این کاکا سیاها که از حق نگذریم اوایل آدمای خوبی بودن،ارزون حساب میکردن.اوایل که اصلن رفاقتی بود همه چی.بعدش که این تبعیض نژادی اومد و فشار تامین مخارج بالا زد تصمیم گرفتیم که برای حمایت پول بدیم بهشون تا-شقایق؟-تا گمشو بیرون از کلاس.تا این وضعیت تورم و گرونی باعث شد تو نمیری راه نداره کمتر از سی بدم،اگه آره جواب اون یکیا چطور میشه؟پیپر داری من خودم فیلترم و در مجموع شهرمون سبزه بود به گُل آراسته شد و شدیم اینی که الآن هستیم.

شقایق چی شد؟

ایران-تهران،ساعت 1 بامداد.فرودگاه امام.مسافرین پرواز 476 به سمت ترکیه...

راستی تو چی شدی؟سردت نشده هنوز؟زنده ای؟رنگت چرا عوض شده؟

 

 


برچسب‌ها: آمریکا, تهران, صلح, روزنامه فردا, زندگی دیروز لند لند......
ما را در سایت لند لند... دنبال می کنید

برچسب : ماهی,سردشان,نمیشود؟, نویسنده : clondlondc بازدید : 152 تاريخ : جمعه 27 مرداد 1396 ساعت: 23:47